وقتی دولت توضیح می‌دهد اما قانع نمی‌کند
وقتی دولت توضیح می‌دهد اما قانع نمی‌کند
ایرانیان تحلیل _ بحران اعتماد؛ چرا زبان رسمی دیگر کار نمی‌کند؟چرا توضیح‌های رسمی دیگر آرامش نمی‌آورد؟چرا حتی دقیق‌ترین آمارها هم قانع‌کننده نیستند؟و چرا مردم می‌شنوند، اما نمی‌پذیرند؟مسئله فقط نحوه اطلاع‌رسانی نیست؛ مسئله به شکافی عمیق‌تر برمی‌گردد: فاصله میان آنچه گفته می‌شود و آنچه مردم هر روز تجربه می‌کنند.

توضیح هست، اقناع نیست

در سال‌های اخیر، دولت‌ها درباره تصمیم‌های اقتصادی و اجتماعی بیشتر از همیشه توضیح داده‌اند.

بیانیه‌ها مفصل‌تر شده، عدد و رقم‌ها دقیق‌تر شده و گفت‌وگوهای رسانه‌ای افزایش یافته است.

اما paradox ماجرا اینجاست: هرچه توضیح بیشتر، اقناع کمتر.

در چنین فضایی، مردم نمی‌پرسند «چه گفتند؟»

می‌پرسند: «آیا با چیزی که من زندگی می‌کنم می‌خواند؟»


 مردم ناآگاه نیستند؛ بی‌اعتمادند

یکی از خطاهای رایج در سیاست‌گذاری ارتباطی، فرض «نادانی افکار عمومی» است.

در حالی‌ که جامعه امروز:

  • قیمت‌ها را مقایسه می‌کند
  • پیامد تصمیم‌ها را سریع لمس می‌کند
  • و تناقض‌ها را زودتر از گذشته تشخیص می‌دهد

وقتی تجربه فردی با روایت رسمی هم‌راستا نباشد، آمارها بی‌اثر می‌شوند؛ حتی اگر درست باشند.


 تجربه زیسته، قدرتمندتر از هر بیانیه

مردم با «بیانیه» زندگی نمی‌کنند؛ با:

  • قبض
  • رسید خرید
  • هزینه رفت‌وآمد
  • فشار معیشت

اگر گفته شود «اکثر مردم متأثر نمی‌شوند» اما خانواده‌ای کاهش قدرت خرید را حس کند، توضیح رسمی در همان لحظه اعتبارش را از دست می‌دهد.

اینجا مسئله «دروغ یا راست» نیست؛

مسئله عدم تطابق روایت با واقعیت زیسته است.


 زبان رسمی، بدون همدلی

بخش مهمی از نپذیرفتن توضیح‌ها به لحن برمی‌گردد.

زبان رسمی اغلب:

  • سرد است
  • بالا به پایین است
  • و فاقد همدلی است

وقتی از «تاب‌آوری مردم» صحبت می‌شود، اما از رنج روزمره حرفی زده نمی‌شود، فاصله بیشتر می‌شود.

همدلی مقدم بر توجیه

تا وقتی مردم حس نکنند دیده و درک شده‌اند،

هیچ توضیحی—even منطقی—اقناع‌کننده نخواهد بود.


 تکرار تجربه‌های نیمه‌کاره

جامعه حافظه دارد.

تصمیم‌هایی که:

  • با وعده جبران آمدند
  • با استثنا شروع شدند
  • و با اصلاحیه ادامه یافتند

باعث شده افکار عمومی ناخودآگاه بپرسد:

«آخرش چه می‌شود؟»

در چنین فضایی، حتی توضیح‌های درست هم قربانی تجربه‌های پیشین می‌شوند.


 سکوت به‌جای واکنش؛ نشانه‌ای اشتباه

کاهش واکنش اجتماعی به تصمیم‌ها، الزاماً به معنی اقناع نیست.

در بسیاری موارد، نشانه:

  • خستگی
  • عادت
  • یا بی‌انتظاری است

جامعه‌ای که قانع نمی‌شود، الزاماً اعتراض نمی‌کند؛

گاهی فقط منتظر می‌ماند.

 اقناع، فراتر از توضیح

اقناع زمانی شکل می‌گیرد که:

  • روایت رسمی با واقعیت زندگی هم‌جهت باشد
  • همدلی پیش از توجیه بیاید
  • و هزینه‌ها صادقانه بیان شوند

در غیر این‌صورت، توضیح به جای آرام‌سازی، شکاف اعتماد را عمیق‌تر می‌کند.


جمع‌بندی

وقتی دولت توضیح می‌دهد اما قانع نمی‌کند،

مسئله کم‌گفتن یا بدگفتن نیست؛

مسئله از جنس اعتماد فرسوده و تجربه‌های ناهماهنگ است.

در نهایت، مردم به عددها گوش نمی‌دهند؛

به زندگی‌شان نگاه می‌کنند.

  • نویسنده : ایرانیان تحلیل
  • منبع خبر : ایرانیان تحلیل