ایرانیان تحلیل _قیمت نفت دوباره از مرز ۹۰ دلار عبور کرده است واژههایی چون جنگ غزه، تنش دریای سرخ، امنیت انرژی، نفت ایران و بازار جهانی در صدر جستوجوهای جهانی ایستادهاند. در حالیکه بسیاری افزایش قیمت را به رویدادهای مقطعی نسبت میدهند. ریشه واقعی این جهش در مفهوم نادیدهگرفتهشدهای نهفته است: امنیت انرژی در خاورمیانه. […]
ایرانیان تحلیل _قیمت نفت دوباره از مرز ۹۰ دلار عبور کرده است واژههایی چون جنگ غزه، تنش دریای سرخ، امنیت انرژی، نفت ایران و بازار جهانی در صدر جستوجوهای جهانی ایستادهاند.
در حالیکه بسیاری افزایش قیمت را به رویدادهای مقطعی نسبت میدهند. ریشه واقعی این جهش در مفهوم نادیدهگرفتهشدهای نهفته است: امنیت انرژی در خاورمیانه.
جنگ غزه نهتنها مرزهای سیاسی بلکه جریانهای انرژی از تنگه هرمز تا بابالمندب را در معرض تهدید قرار داده است.
برای ایران، کشوری که بودجه و صادراتش. به نفت گره خورده این بحران فرصتی دو سویه است: درآمد بیشتر در کوتاهمدت و ریسک اقتصادی عمیقتر در میانمدت.
بازار جهانی و زنجیره ناپایدار انرژی
سرویس سیاسی ایرانیان تحلیل ،پس از شروع جنگ غزه، مسیر کشتیهای نفتبر از کانال سوئز و دریای سرخ با ناامنی جدی مواجه شد. گزارش «آژانس بینالمللی انرژی» نشان میدهد. که تنها در سهماه پاییز، حدود ۱۲ درصد از عبور تانکرها کاهش یافته است.
حوثیها در یمن اعلام کردند. هر کشتی مرتبط با اسرائیل هدف بالقوه است؛ این یعنی کشتیها باید مسیر طولانیتر دماغه امید نیک را طی کنند—افزایش هزینه، افزایش بیمه و در نتیجه افزایش قیمت جهانی نفت.
بازار بهصورت کلاسیک واکنش نشان داد: قیمت برنت بالا رفت، عرضه محدودتر شد، و ذخایر اضطراری کشورهای OECD کاهش یافت.
اما اینبار برخلاف بحرانهای گذشته عامل ژئوپلیتیکی بهصورت چندوجهی عمل میکند. غزه دیگر فقط میدان نبرد نیست به هاب فشار بر امنیت انرژی جهان تبدیل شده است.
نفت دوباره سیاسی شده و سرمایهگذاران از نیویورک تا دوبی، به شاخص “ریسک خاورمیانه” وزن بیشتری میدهند.
در این شرایط اتکای بیش از حد چین، هند و اروپا به مسیرهای خلیج فارس هر تنش منطقهای را فوراً به تلاطم قیمتی بدل میکند.
افزون بر این کاهش تولید داوطلبانه عربستان و روسیه در چارچوب اوپکپلاس نیز شوک قیمتی را تشدید کرده است. نتیجه بازاری است که قیمت را نه عرضه و تقاضا بلکه ترس از ناامنی تعیین میکند.
ایران در سایه بحران فرصت یا تله؟
در ظاهر افزایش قیمت نفت به سود ایران تمام میشود هر یک دلار افزایش در قیمت جهانی میتواند میلیاردها تومان به بودجه عمومی کشور اضافه کند.
اما سایه تحریمها و محدودیتهای بانکی سبب شده ایران نتواند از این فرصت بهصورت کامل بهرهبرداری کند.
در سهماهه اخیر میانگین فروش نفت ایران حدود ۱.۴ میلیون بشکه در روز است که بیشتر آن با تخفیف و از مسیرهای غیررسمی وارد بازار شرق آسیا میشود.
افزایش قیمت جهانی فاصله میان قیمت رسمی و فروش. با تخفیف را عیانتر میکند؛ یعنی ایران نفت گران میفروشد اما نقدینگی کمتر دریافت میکند.
از سوی دیگر خطر درگیری مستقیم میان گروههای منطقهای میتواند بر تنگه هرمز_شاهرگ صادراتی ایران _اثر بگذارد.
هر نشانه از ناامنی در خلیج فارس بیمه نفتکشهای ایرانی را افزایش میدهد و هزینه حمل را بالا میبرد.
در نتیجه هر دلار افزایش قیمت نفت، الزاماً به معنای درآمد خالص بیشتر نیست.
اقتصاد ایران که هنوز با تورم بالای ۴۰ درصد و کسری بودجه ساختاری مواجه است. ممکن است از شوک قیمتی فقط تورم وارداتی نصیب ببرد.
وقتی قیمت جهانی نفت بالا میرود، قیمت جهانی غلات، کود شیمیایی و حملونقل نیز رشد میکند؛ یعنی تورم جهانی به داخل اقتصاد منتقل میشود.
در سطح سیاسی تهران با موقعیت پیچیدهای روبهروست. از یکسو بحران غزه سبب تمرکز سیاسی بر محورهای مقاومت شده و میتواند قدرت چانهزنی ایران را در مذاکرات انرژی افزایش دهد. از سوی دیگر، افزایش تنش در دریای سرخ و حملات به ناوگان بازرگانی خطر درگیریهای نابهنگام را بیشتر میکند.
برای تهران امنیت انرژی دیگر فقط واژهای جهانی نیست؛ به مسئله امنیت ملی بدل میشود.
افق ششماهه: سه سناریوی نفت در ۲۰۲۵
کارشناسان بازار انرژی سه سناریوی اصلی برای نیمسال آینده ترسیم میکنند:
۱. سناریوی پایداری شکننده (احتمال ۵۰٪):
در این حالت جنگ غزه در سطح منطقه محدود میماند. و تنش در دریای سرخ بهصورت مقطعی کنترل میشود. قیمت نفت در بازه ۸۵ تا ۹۵ دلار تثبیت شده. و بازار با کمبود جدی روبهرو نمیشود.
برای ایران، این وضعیت “نفس راحت” است؛ درآمد ارزی ثابت اما بدون جهش رشد.
۲. سناریوی تشدید تنش (احتمال ۳۰٪):
اگر درگیری به لبنان یا تنگه بابالمندب کشیده شود. تناژ حملونقل نفت تا ۱۵٪ کاهش مییابد. قیمت نفت میتواند تا محدوده ۱۱۰ دلار برسد.
در این سناریو ایران فرصت فروش بالاتری دارد اما فشار دیپلماتیک و ریسک درگیری مستقیم نیز افزایش مییابد. موج تورمی شدید در منطقه و رکود در اقتصاد جهانی از پیامدهای آن خواهد بود.
۳. سناریوی کاهش تنش و احتمال مذاکرات (احتمال ۲۰٪):
در صورت آتشبس پایدار در غزه و بازگشت امنیت به مسیرهای انرژی. قیمت نفت به محدوده ۷۵ تا ۸۰ دلار برمیگردد.
این وضعیت به نفع کشورهای واردکننده است. اما بودجه ایرانی که با برآورد ۸۵ دلار بسته شده، دچار کسری میشود.
کاهش درآمد ارزی ممکن است. دولت را به سمت استقراض یا چاپ پول سوق دهد. که موج تازهای از تورم داخلی ایجاد میکند.
در تمام این سناریوها، یک مؤلفه کلیدی ثابت است: “ریسک ژئوپلیتیکی” دوباره به مبنای تصمیمگیری اقتصاد جهانی تبدیل شده است.
نقطهٔ کور: انرژیهای جایگزین
افزایش قیمت نفت دوباره نگاه جهان را به سمت تجدیدپذیرها برده است. اتحادیه اروپا و چین هر دو سرعت پروژههای خورشیدی و بادی خود را افزایش دادهاند.
اگر قیمت نفت در سطح بالا باقی بماند. تقاضا برای انرژیهای پاک در نیمسال آینده تا ۸ درصد رشد میکند.
برای ایران که سهم بزرگی از انرژی خود را هنوز از نفت خام و گاز تأمین میکند. این به معنی خطر عقبماندن از تحول انرژی جهانی است.
امنیت انرژی امروز فقط به معنای حفاظت از لولههای نفتی نیست. شامل متنوعسازی منابع بهرهوری مصرف و سرمایهگذاری در زیرساختهای جدید نیز هست.
بیتوجهی به این تغییر ممکن است ایران را در دهه آینده از بازارهای نوین انرژی جدا کند.بازارهایی که ارزششان تا سال ۲۰۳۰ از نفت خام سبقت خواهد گرفت.
نقطه فکر
قیمت نفت دوباره بالا رفت اما داستان فقط درباره بشکه و دلار نیست.
جنگ غزه و تنش دریای سرخ .یادآور این حقیقت سادهاند. که خاورمیانه هنوز قلب تپنده انرژی جهان است. و هر اختلال در ریتم آن، اقتصادی جهانی را دچار تپش میکند.
برای ایران این بحران میتواند. هم سکوی فرصت و هم دام تورمی تازه باشد.
امنیت انرژی یعنی فراتر از کنترل تنگهها و قراردادها. یعنی مهندسی ثبات داخلی دیپلماسی هوشمند. و کاهش وابستگی بودجه به قیمت نفت.
اگر این درس آموخته شود. حتی بحران میتواند. به سرمایه تبدیل شود.
ایرانیان تحلیل نگاه کوتاه ،عمق بلند
- نویسنده : ایرانیان تحلیل
- منبع خبر : ایرانیان تحلیل


















































