عادی‌سازی اختلال؛ چطور بحران‌ها تبدیل به روال شده‌اند؟
عادی‌سازی اختلال؛ چطور بحران‌ها تبدیل به روال شده‌اند؟
ایرانیان تحلیل _ دیگر کسی از قطع اینترنت شوکه نمی‌شود.نه از تعطیلی‌های ناگهانی مدارس، نه از آلودگی هوا، نه حتی از افزایش قیمت‌ها. بحران‌ها می‌آیند، اطلاعیه صادر می‌شود، مردم چند ساعت غر می‌زنند و بعد…زندگی ادامه پیدا می‌کند.اما پرسش مهم اینجاست: آیا ادامه دادن همیشه نشانه تاب‌آوری است؟یا داریم آرام‌آرام به اختلال عادت می‌کنیم؟

بحران‌هایی که دیگر بحران نیستند

در تعریف کلاسیک، بحران قرار است “وقفه” ایجاد کند؛هشداری که جامعه را وادار به واکنش تصمیم و تغییر کند.

اما در زیست امروز ما، بحران‌ها دیگر چنین نقشی ندارند.

قطع اینترنت، آلودگی شدید هوا، کمبود انرژی، نوسانات اقتصادی و اختلال در آموزش،نه به‌عنوان وضعیت استثنایی، بلکه به‌عنوان بخشی از روال زندگی تجربه می‌شوند.

بحران از “امر غیرمنتظره”به “اتفاق آشنا” تبدیل شده است.


نقش اطلاعیه‌ها در رام‌کردن بحران

یکی از مهم‌ترین ابزارهای این عادی‌سازی اطلاعیه است.

اطلاعیه‌ها:

  • توضیح می‌دهند
  • زمان تقریبی می‌دهند
  • از مردم می‌خواهند همراهی کنند

اما اغلب،قرار نیست چیزی را تغییر دهند.وقتی هر بحران با یک متن رسمی و تکراری بسته می‌شود،جامعه به‌جای پرسش «چرا؟»

به پرسش «تا کی؟» عادت می‌کند.و این تفاوت کوچکی نیست.


رسانه؛ انتقال‌دهنده یا بی‌حس‌کننده؟

رسانه‌ها در این چرخه، نقش دوگانه‌ای دارند.

از یک سو:

  • خبر می‌دهند
  • هشدار می‌دهند
  • اطلاع‌رسانی می‌کنند

و از سوی دیگر:

  • با تکرار بحران‌ها
  • بدون پیگیری تغییر
  • بدون روایت پیامدهای انسانی

ناخواسته به بی‌حسی اجتماعی دامن می‌زنند.

وقتی هر روز یک بحران می‌آید و می‌رود حس فوریت از بین می‌رود.

مخاطب یاد می‌گیرد:این هم می‌گذرد یا بگوید این هم مثل قبلی!


از شوک به انطباق اجباری

در این فضا، جامعه وارد مرحله‌ای خطرناک می‌شود:

انطباق اجباری

نه به این دلیل که بحران حل شده،بلکه چون زندگی باید somehow ادامه پیدا کند.

  • والدین برنامه بچه‌ها را با تعطیلی‌ها تنظیم می‌کنند
  • کسب‌وکارها خودشان راه دور زدن اختلال را پیدا می‌کنند
  • شهروندان انتظاراتشان را پایین می‌آورند

این انطباق، آرام است، بی‌سروصداست و بسیار عمیق.


انسان سازگار؛ فضیلت یا زنگ خطر؟

همیشه از تاب‌آوری به‌عنوان یک ویژگی مثبت یاد می‌شود.اما تاب‌آوری وقتی ارزشمند است که:

  • به ترمیم برسد
  • به اصلاح منتهی شود

وقتی تاب‌آوری فقط به تحمل بی‌پایان تبدیل شود،دیگر فضیلت نیست؛نشانه فرسایش است.

جامعه‌ای که به هر اختلالی عادت می‌کند،کم‌کم وضعیت بهتر را هم فراموش می‌کند.


عادی‌سازی اختلال و فرسایش اعتماد

یکی از هزینه‌های مهم این وضعیت،فرسایش اعتماد عمومی است.

نه لزوماً خشم انفجاری،بلکه چیزی آرام‌تر و خطرناک‌تر:بی‌تفاوتی.

وقتی شهروند حس کند:

  • اختلال‌ها دائمی‌اند
  • توضیح‌ها تکراری‌اند
  • تغییری در راه نیست

دیگر مطالبه‌گر نمی‌شود؛فقط سازگار می‌شود.


جامعه‌ای که یاد گرفته وقفه نکند

در نهایت، ما به جایی می‌رسیم که:

  • بحران، زندگی را متوقف نمی‌کند
  • اما کیفیت زندگی را آرام‌آرام می‌ساید

زندگی ادامه دارد،اما با تمرکز کمتر،امنیت روانی پایین‌تر،و امید محدودتر.

این شاید خطرناک‌ترین پیامد عادی‌سازی اختلال باشد:ضربه نمی‌زند، فرسوده می‌کند.


جمع‌بندی: وقتی بحران‌ها عادی می‌شوند

مسئله امروز جامعه،فقط تعدد بحران‌ها نیست بلکه عادت‌کردن به آن‌هاست.

بحران وقتی خطرناک می‌شود که:

  • دیگر شوک ایجاد نکند
  • دیگر پرسش نسازد
  • و دیگر تغییری طلب نکند

عادی‌سازی اختلال شاید بی‌سر و صدا باشد اما آینده را شکل می‌دهد.

  • نویسنده : ایرانیان تحلیل
  • منبع خبر : ایرانیان تحلیل