ایرانیان تحلیل-در جهانی که سرعت فراموشی بیشتر از سرعت نوآوری است، آن برندهایی میمانند که به جای محصول، داستان میفروشند. از المپیک مونترال ۱۹۷۶ تا پاریس ۲۰۲۴ و سپتامبر ۲۰۲۵، الگوی موفقیت برندها دیگر در تبلیغ کالا خلاصه نمیشود، بلکه در تداوم خاطرهای است که با مخاطب ساختهاند. اقتصاد جدید برندها، بر پایه حافظهی احساسی […]
ایرانیان تحلیل-در جهانی که سرعت فراموشی بیشتر از سرعت نوآوری است، آن برندهایی میمانند که به جای محصول، داستان میفروشند. از المپیک مونترال ۱۹۷۶ تا پاریس ۲۰۲۴ و سپتامبر ۲۰۲۵، الگوی موفقیت برندها دیگر در تبلیغ کالا خلاصه نمیشود، بلکه در تداوم خاطرهای است که با مخاطب ساختهاند.
اقتصاد جدید برندها، بر پایه حافظهی احساسی عمل میکند: کفش نایک فقط تکهای لاستیک نیست، گسترش رؤیای برنده بودن است؛ یا کوکاکولا سالهاست دیگر نوشابه نمیفروشد، بلکه حال خوشِ اشتراک لحظهها را کالایی کرده است. در این میان، رویدادهایی مانند المپیک مونترال نقطه عطفی بودند که برندها یاد گرفتند چگونه از سرمایهگذاری یکباره، چرخهای بیپایان از درآمد بسازند — آن هم با بازتولید معنا، نه صرفاً محصول.

اما داستان از چه قرار است؟
در اواسط دهه ۱۹۷۰، نایکی در حال توسعه کفش های مسابقه ای جدیدی بود. در این زمان، جف گالاوی دونده آمریکایی و مربی معروف مسئول تست و ارزیابی این کفش ها شد. او به ویژه در طراحی و آزمایش مدل Pre-Montreal که در سال ۱۹۷۳ معرفی شد، نقش داشت. این مدل به عنوان اولین کفش مسابقه ای نایکی با نام “Pre” (نام مستعار استیو پرفونتین) شناخته می شود زیرا در المپیک کانادا ۱۹۷۶، نایکی تصمیم داشت کفش های ویژهای برای استیو پرفونتین بسازد که به آنها Nike’s Pre-Montreal می گفتند.
اکنون پس از گذشت ۳ دهه و در مارس ۲۰۲۵، نایکی مدل ویپرفلای۴ را با الهام از Pre-Montreal معرفی کرد. این مدل بهعنوان بخشی از مجموعه “Nike International Running Pack” طراحی شده است که به بازسازی و تجدید نظر در طراحی های کلاسیک نایکی می پردازد. مدل ویپرفلای۴ با رنگبندی قرمز، سفید و آبی، یادآور رنگ های المپیک مونترال ۱۹۷۶ است. این مدل همچنین از فناوریهای پیشرفتهای مانند فوم ZoomX و صفحه فیبر کربنی Flyplate برای افزایش عملکرد استفاده می کند.
امروز در سپتامبر ۲۰۲۵، مفهوم عمر برند مانند باتری نیست که تمام شود؛ چون برندهای موفق به زیست دیجیتال پیوستهاند. آنها در متاورس، NFT و شبکههای اجتماعی، خاطره مشترک خود با مخاطب را دائماً بازسازی میکنند. هر تصویر تاریخی، هر لوگوی قدیمی و هر شعار قدیمی، به سرمایهای تازه تبدیل میشود.
در این مسیر، برند دیگر فقط ابزار اقتصاد نیست، بلکه ابزار حافظه جمعی است؛ تداوم داستانی که هر نسل آن را بازخوانی میکند. شرکتهایی که فهمیدند سرمایهگذاری بر حس، از هر تبلیغی ماندگارتر است، حالا تا ابد میفروشند؛ چون داستانشان هنوز تمام نشده است.
پایان خبر/ایرانیان تحلیل





















































