یادداشت تحلیلی اختصاصی ایرانیان تحلیل در اتاقهای سرد بیمارستان جایی که روشنایی فلورسنت جای آفتاب را گرفته جوانانی شب را به صبح میدوزند تا جان نجات دهند؛ اما گاه خود از شدت خستگی از زندگی بازمیمانند. افزایش خودکشی در میان رزیدنتها (پزشکان آموزشدیده در سالهای تخصصی) دیگر نشانهای شخصی نیست علامت اختلالی ساختاری در نظام […]
یادداشت تحلیلی اختصاصی ایرانیان تحلیل
در اتاقهای سرد بیمارستان جایی که روشنایی فلورسنت جای آفتاب را گرفته جوانانی شب را به صبح میدوزند تا جان نجات دهند؛ اما گاه خود از شدت خستگی از زندگی بازمیمانند. افزایش خودکشی در میان رزیدنتها (پزشکان آموزشدیده در سالهای تخصصی) دیگر نشانهای شخصی نیست علامت اختلالی ساختاری در نظام درمان و آموزش پزشکی کشور است.
در جامعهای که قهرمانی پزشک را میستاید اما فرسودگیاش را انکار میکند، آنچه تحت عنوان فشار حرفهای تعریف میشود به تدریج به پدیدهای اجتماعی تبدیل شده است. رزیدنت فردی است ایستاده بر مرز دو بحران: یکی بحران جسمی ناشی از شیفتهای طولانی و بیاستراحت و دیگری بحران روانی حاصل از تضاد میان رؤیای انساندوستی و واقعیت بیرحمانه ساختارهای اداری و آموزشی.
در فرهنگ کاری بیمارستانهای آموزشی،تحمل هنوز فضیلت شمرده میشود و کم آوردن ننگ. نتیجه آنکه نسل جوانی از پزشکان پیش از تثبیت تخصص در سکوت فرو میپاشند. گاهی آرام گاهی تراژیک.
از منظر جامعهشناسی سلامت، این پدیده محصول ترکیب سه فاکتور است:
۱. نظام سلسلهمراتبی قدرت در بیمارستان و آموزش پزشکی که در آن جوانترینها کماختیارتریناند. و بیشترین بار کاری را دارند.
۲. بیتناسبی میان مسئولیت و پاداش روانی؛ رزیدنتها نقش پزشک کامل را ایفا میکنند، اما از امنیت شغلی و حمایت اجتماعی بیبهرهاند.
۳. فقدان گفتوگو درباره سلامت روان در فضای پزشکی که آن را مسئلهای شخصی و نه نهادی تلقی میکند.
در سطح کلان، جامعه درگیر نوعی بیتفاوتی نهادی شده است؛ گویی مرگ خاموش رزیدنتها، هزینهای طبیعی در راه سلامت جمعی است. این همان چرخهایست. که فروپاشی اخلاق حرفهای را رقم میزند: وقتی درمانگر خود زخمخورده است، اعتماد عمومی به سیستم درمان نیز آرامآرام فرومیریزد.
اصلاح این چرخه نیازمند تغییری در سازوکار آموزش پزشکی و فرهنگ سازمانی بیمارستانهاست. مراقبت از سلامت روان کادر درمان باید الزام اداری باشد، نه توصیه اخلاقی. محدودسازی ساعت کار، ایجاد خطوط حمایت روانی فوری، و ساماندهی نسبت استاد_رزیدنت، نه لطف به پزشک جوان که تضمین امنیت بیماران است.
جامعهای که قهرمانانش را در اتاقهای استراحت از دست میدهد. دیر یا زود در بخشهای بستری قربانی همان بیپناهی خواهد شد. پیش از آنکه شیب خودکشیهای رزیدنتها تندتر شود. باید تعریفمان از قهرمان پزشکی را اصلاح کنیم:قهرمان حقیقی آن کسی است. که زندگیاش را وقف درمان میکند، نه آنکه در راه همین درمان، جان از دست دهد.
- نویسنده : ایرانیان تحلیل

















































